کد مطلب:316780 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:257

ترک قفقازی و اعتیاد به چای
مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حائری در ضمن شرح حال پدرشان، از قول ایشان نقل كردند:

شخصی میهمان میرزای شیرازی بود كه از اشراف قفقاز بود و خیلی چائی می خورد به طوری كه چای خانه ی منزل میرزا او را اشباع نمی كرد.

هنگام افطار می رفت منزل حاج میرزا اسماعیل پسر عموی میرزای شیرازی كه از اخوالزوجه ی مرحوم میرزا بود و در آنجا چند لیوان چای آماده بود و به او می دادند.

یك روز هنگام غروب كه می رود منزل حاج میرزا اسماعیل، كسی در خانه نبوده و در نتیجه این فرد نمی تواند چای بخورد.

ترك قفقازی اعیان منش در هوای گرم تابستان و روزه دار حالت غش و بیهوشی به او دست می دهد و در همان حالت بیهوشی سواری را می بیند كه در همان عالم درك می كند كه حضرت ابوالفضل علیه السلام است.

ایشان جامی به این ترك می دهد كه می آشامد و به هوش می آید و دیگر برای همیشه از چای سیر می شود.

مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالكریم حائری می گوید: من قبل از این جریان دیده بودم كه چای منزل میرزای شیرازی كفاف ایشان را نمی كرد و بعد از آن اصلاً به چای لب نمی زد.



من زاده ی علی مرتضایم

من شاهباز ملك لافتایم



[ صفحه 74]



فضل و شرف، همین بس از برایم

كه خادمم به درگه حسینی



والله أن قطعتموا یمینی

أنی أحامی أبداً عن دینی



خدمتگزار زاده ی بتولم

من باغبان گلشن رسولم



ز افسردگی گلشنش ملولم

دارم دل شكسته و غمینی



والله أن قطعتموا یمینی

أنی أحامی أبداً عن دینی



یا رب مدد كن این فرس برانم

وین آب را به خیمه گه رسانم



دیگر چه غم، كه بعد از آن نمانم

جانم فدای عشق نازنینی



والله أن قطعتموا یمینی

أنی أحامی أبداً عن دینی



تنها، میان تیر دشمنانم

ای كاش نیزه ها خورد به جانم



در پیش كودكان خجل بمانم

ای تیر اگر به مشك من نشینی



والله أن قطعتموا یمینی

أنی أحامی أبداً عن دینی



سقای تشنگان كربلایم

اگرچه شد بریده دستهایم



با مركبم كنار خیمه آیم

تا حال زار من اخا ببینی



والله أن قطعتموا یمینی

أنی أحامی أبداً عن دینی



در خاك خون، دلم ازین غمین است

كه از عطش لب تو آتشین است



دستم جدا، فتاده بر زمین است

در فرق من عمود آهنین است



والله أن قطعتموا یمینی

أنی أحامی أبداً عن دینی



شعر از «حسان»



[ صفحه 75]